• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/113

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

113 Cards in this Set

  • Front
  • Back

probe=surf=scrutinize=look for=look up

جستجو کردن

noct=night

پیشوندی به معنای شب

condo=home

خانه

jog

آهسته دویدن

patrol

گشت و گذار

call off=cancel

کنسل کردن

coordinate=set

هماهنگ کردن و شدن

imperative

امری

transitive

فعل لازم

intransitive

فعل متعدی

sedative

داروی مسکن

fiancee

نامزد مونث

relieve

رهایی یافتن و بهبود یافتن

relevant

مناسب

reveal

افشا کردن

redundent

حشو و زائد و اضافی

col=co=fellow=mate

پیشوند و پسوندهایی به معنای (هم)

bunch of flower

دسته گل

dressshirt

پیراهن مردانه بلند

on the edge

مشرف به (برای آدرس دهی)

on edge

برای انسان لب مرز

edgy

انسان خیلی عصبانی

pick

کندن،برداشتن،تحویل گرفتن،تمیز کردن،چیدن

almost

جمله را منفی می کند

already

همینجوریشم

nonsense

مزخرف و بی معنی و حرف مفت

path the least resistance

ساده ترین راه

to ask sb for a hand=to ask sb to help

درخواست کمک کردن از کسی

juvenile=adolescent

نوجوانی

cent

پسوندی به نام درخشان

crash course=heavy course=intense course

دوره های فشرده

storey=floor

طبقه

vanity table=dresser

میز آرایش

vanity

بیهوده

wardrobe=drawer=closet

کمد لباسی

sport utility vehicle

ماشین شاسی بلند

on the grounds that=because

چون

sort of=kind of

یجورایی

precipitation

بارش،شتاب و دستپاچگی

meander

به صورت مارپیچ حرکت کردن

split

جدا کردن

gratitude=appreciation

قدردانی

appreciate

قدردانی و سپاسگذاری کردن

on the house=complimantary=for free

رایگان

reside=inhabit

ساکن شدن

accomodate

اسکان دادن

inmate

ساکن

milieu=surrounding

محیط اجتماعی اطراف

inhabitat

زیستگاه بومی انسان

catering

غذا

B&B HOTEL

هتلی که فقط خدمات تخت خواب و صبحانه اراعه میدهد

HALF-BOARD HOTEL

هتلی که علاوه بر تخت و صبحانه یکی از وعده های اصلی را هم میدهد

FULL-BOARD HOTEL

هتلی که خدمات تخت و صبحانه و ناهار و شام را اراعه می دهد

ALL INCLUSIVE HOTEL

هتلی که در آن تمامی خدمات اراعه می شود و از قبل پول آنرا گرفته است

out of cuff speech

سخنرانی بدون آمادگی

down to earth

خاکی

caring

با مرام

convey

انتقال دادن

public convience=public transportation

وسایل نقلیه عمومی

carpool

خودسرویسی با همکاران

مهم ترین جنبه هرچیز

آب و هوا

pillowcase

روپشتی

to go off

صدای زیاد ناگهانی مثل صدای ساعت


برای خراب شدن خوراکی هم کاربرد دارد

jarring

ناخوشایند و اذیت گوش ها

buzzer

صدای ویز ویز

to drive so crazy=to drive so nuts

دیوانه کردن کسی

early riser

سحرخیز

to sleep in

خوابیدن بیش از حد انتظار

to swish sth around

آب در دهان چرخاندن

gargle

قرقره نمودن

floss

نخ دندان

lather up

پوشاندن سر با شامپو

rinse off

شستن و خشک کردن چیزی

razor

ریش تراش

disposable blade

تیغ یک بار مصرف

cupboard

قفسه ظروف

cereal

غذای غلاتی که با شیر میخورن

stack

توده

silvarwave tray

جاقاشقی

the rest

باقیمانده

thermos

فلاسک

pull out

خارج شدن، لباس پوشیدن

buckle

سگک کمربند

polish

تمیز کردن چیزی با مالیدن دست یا چیز دیگر روی آن

run late

تاخیر داشتن

afortnight

هر دو هفته

fortnightly

دو هفته یکبار

it depends on=it rides on

بستگی داشتن

hate=abhor=detest=loath

تنفر

loathe

متنفر بودن

granny

ننه جون

granpa

آقا جون

granpa

آقا جون

have second thoughts

تجدید نظر کردن

naive

زودباور

eat humble pie

قبول اشتباه و عذر خواهی

but=nonetheless=never the less

اما

but=nonetheless=never the less

اما

archery

تیراندازی

and=besides=moreover

و

fast asleep=sound asleep

خواب سنگین

about=in relation to=concern

درباره

very

همون

it gives me a sense of mere allacrity

یک حس آرامش خاطری به من میدهد

ensue from

نشات گرفتن از

underdevelopment countries

کشورهای در حال توسعه

to give sb aride

کسی را رساندن

prank

شوخی خرکی

first and foremost

اولین و مهم ترین

last but not least

آخری ولی نه کم اهمیت ترین

all in all

روی هم رفته

providentially=fortunatelly

خوشبختانه و خدا رو شکر

rest=repose=recline

استراحت کردن