• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/87

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

87 Cards in this Set

  • Front
  • Back
  • 3rd side (hint)

Shade

سایه ای که میتوانیم در ان قرار بگیریم مثل سایه درخت و یا ساختمان بلند

Inside

به جای

Accept


(Verb)

پذیرفتن - قبول کردن

Shadow

سایه ای کوچک که و زیر پای ما است مثل سایه خودمون یا پروانه

Shadow

سایه ای کوچک که و زیر پای ما است مثل سایه خودمون یا پروانه

Effort

تلاش

Shadow

سایه ای کوچک که و زیر پای ما است مثل سایه خودمون یا پروانه

Effort

تلاش

Appreciate

درک کردن

Shadow

سایه ای کوچک که و زیر پای ما است مثل سایه خودمون یا پروانه

Effort

تلاش

Appreciate

درک کردن

Communicat



(Verb)

گفتگو کردن ، برقراری ارتباط، معاشرت کردن

Shadow

سایه ای کوچک که و زیر پای ما است مثل سایه خودمون یا پروانه

Effort

تلاش

Appreciate

درک کردن

Communicat



(Verb)

گفتگو کردن ، برقراری ارتباط، معاشرت کردن

Obviously


(Verb)

آشکار ،واضح ،روشن،گویا

Shadow

سایه ای کوچک که و زیر پای ما است مثل سایه خودمون یا پروانه

Effort

تلاش

Appreciate

درک کردن

Communicat



(Verb)

گفتگو کردن ، برقراری ارتباط، معاشرت کردن

Obviously


(Verb)

آشکار ،واضح ،روشن،گویا

Related

خویشاوند،همبسته،مربوط

Able

قادر،توانا

Able

قادر،توانا

Explanation


(N)

توضیح،شرح

Elderly

مسن،سالخورده

Elderly

مسن،سالخورده

Apparent


(Adj)

آشکار ،هویدا

Except

به جز،به استسنا

Except

به جز،به استسنا

Subtel

نامتراکم،موشکافانه،ظریف،نامحسوس،حیلهگر

Except

به جز،به استسنا

Subtel

نامتراکم،موشکافانه،ظریف،نامحسوس،حیلهگر

Politicians

سیاست باز ، اهل زدوبند، سیاستمدار

Except

به جز،به استسنا

Subtel

نامتراکم،موشکافانه،ظریف،نامحسوس،حیلهگر

Politicians

سیاست باز ، اهل زدوبند، سیاستمدار

Cuase

علت ،انگیزه، سبب،دلیل

Except

به جز،به استسنا

Subtel

نامتراکم،موشکافانه،ظریف،نامحسوس،حیلهگر

Politicians

سیاست باز ، اهل زدوبند، سیاستمدار

Cuase

علت ،انگیزه، سبب،دلیل

Emmigrate

مهاجرت به کشور خودت از جای دیگر

Except

به جز،به استسنا

Subtel

نامتراکم،موشکافانه،ظریف،نامحسوس،حیلهگر

Politicians

سیاست باز ، اهل زدوبند، سیاستمدار

Cuase

علت ،انگیزه، سبب،دلیل

Emmigrate

مهاجرت به کشور خودت از جای دیگر

Immigrate

مهاجرت به کشور دیگر از کشور خودت

Except

به جز،به استسنا

Subtel

نامتراکم،موشکافانه،ظریف،نامحسوس،حیلهگر

Politicians

سیاست باز ، اهل زدوبند، سیاستمدار

Cuase

علت ،انگیزه، سبب،دلیل

Emmigrate

مهاجرت به کشور خودت از جای دیگر

Immigrate

مهاجرت به کشور دیگر از کشور خودت

Eager

مشتاق،بیقرار،چشم ،انتظار

Except

به جز،به استسنا

Subtel

نامتراکم،موشکافانه،ظریف،نامحسوس،حیلهگر

Politicians

سیاست باز ، اهل زدوبند، سیاستمدار

Cuase

علت ،انگیزه، سبب،دلیل

Emmigrate

مهاجرت به کشور خودت از جای دیگر

Immigrate

مهاجرت به کشور دیگر از کشور خودت

Eager

مشتاق،بیقرار،چشم ،انتظار

Prinsipal

رییس ،اصلی

Principle

منطق،قاعده

Principle

منطق،قاعده

Sensible


(Adj)

معقول،منطقی

Principle

منطق،قاعده

Sensible


(Adj)

معقول،منطقی

Practical


(Adj)

کاربردی،عَمَلی

Vice versa

برعکس

Accents

لهجه

Paradise

بهشت

Through

از طریق

Bring

آوردن

Explore

سیاحت ،دیدن

Salespeopel



Saleperson

فروشندگان


فروشنده

Slide

سرسره

Administrative

دستیار اداری، اجرایی،مجری

Administrative

اداری، اجرایی،مجری

Veterinarian

دامپزشک

Unemployed

بیکار

Against

در قابل، در برابر، مخالف

I am not against uniforms

Practical

کاربردی

My uniform isn’t practical

Administrator

مدیر