• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/18

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

18 Cards in this Set

  • Front
  • Back

برو ای زاهد خود بین که زیاد چشم من و تو

راز این پرده نهان است و نهان خواهد بود

شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل

کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها

پیوند عمر بسته به موییست، هوش دار

غمخوارخویش باش غم روزگار چیست

مباش بی می و مطرب که زیر طاق سپهر

بدین ترانه غم از دل به در توانی کرد

حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت

آری به اتفاق جهان می توان گرفت

ای گدایان خرابات خدا یار شماست

چشم انعام مدارید ز انعامی چند

پنج روزی که در این مرحله مهلت داری

خوش بیاسای زمانی که زمان این همه نیست

مرا ذلیل مگردان به شکر این نعمت

که داشت دولت سرمد عزیز و محترمت

چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست

سخن شناس نه ای جان من خطا این جاست

مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن

که در شریعت ما غیر از این گناهی نیست

به چشم عقل در این رهگذار پر آشوب

جهان و کار جهان بی ثبات و بی محل است

اگر چه دوست به چیزی نمی خرد ما را

به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست

گفتم هوای میکده غم می برد ز دل

گفتا خوش آن کسان که دلی شادمان کنند

دل چو پرگار به هر سو دورانی می کرد

واندر آن دایره سرگشته پابرجا بود

بر تخت جم که تاجش معراج آسمان است

همت نگر که موری با آن حقارت آمد

این شرح بی نهایت کز زلف یار گفتند

حرفیست از هزاران کاندر عبارت آمد

اشک من رنگ شفق یافت ز بی مهری یار

طالع بی شفقت بین که در این کار چه کرد

فریاد که آن ساقی شکر لب سر مست

دانست که مخمورم و جامی نفرستاد