Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;
Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;
H to show hint;
A reads text to speech;
17 Cards in this Set
- Front
- Back
- 3rd side (hint)
نفیر |
فریاد و زاری به آواز بلند |
درس اول |
|
شرحه شرحه (شرحه) |
پاره پاره (شرحه:پاره گوشتی که از درازا بریده باشند) |
درس اول |
|
اشتیاق |
میل قلب است به دیدار محبوب _در کلام مولانا_"کشش روح کمال طلب و خداجو در راه شناخت پروردگار و ادراک حقیقت هستی است" |
درس اول |
|
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق / تا بگویم شرح درد اشتیاق (توضیحات 1) |
برای بیان درد اشتیاق، شنونده ای میخواهم که دوری از حق را ادراک کرده و دلش از درد و داغ فراغ سوخته باشد. |
درس اول |
|
هر کسی کاو دور ماند از اصل 2 خویش / باز جوید روزگار وصل خویش (توضیحات 2) |
اصل در این بیت "بازگشت به سوی خدا"-بیت اشاره و تلمیح دارد به "کل شی یرجع الی اصله"(هر چیزی سرانجام به اصل و ریشه ی خود باز میگردد و نیز تلمیح دارد به آیه ی معروف "انا لله و انا الیه راجعون") |
درس اول |
|
من به هر جمعیتی نالان شدم / جفت بدحالان و خوش حالان شدم 3 |
بدحالان : کسانی که سیر و سلوک آن ها به سوی حق ، کند و آهسته است خوش حالان : رهروان راه حق اند که از سیر به سوی حق شادمان اند. مولانا ناله ی عشق به حق را برای همه سر می دهد. |
درس اول |
|
هر کسی از ظن خود شد یار من / از درون من نجست اسرار من 4 |
|
درس اول |
|
سر من از ناله ی من دور نیست / لیک چشم و گوش را آن نور نیست 5 |
5_اسرار من در ناله های من نهفته است اما چشم و گوش ظاهری نمی تواند راز و حقیقت این ناله را دریابد ( تنها با چشم و گوش دل میتوان آن را ادراک کرد) |
درس اول |
|
تن ز جان و جان ز تن مستور نیست / لیک کس را دید جان دستور* نیست 6 |
*:اجازه، راهنما ، وزیر 6_ گر چه جان ، تن را ادراک میکند و تن از جان آگاهی دارد و هیچ یک از دیگری پوشیده نیست اما توانایی دیدن جان به هیچ چشمی داده نشده است. |
درس اول |
|
آتش است این بانگ نای و نیست باد / هر که این آتش ندارد نیست باد 7 |
7_ "باد" در مصراع دوم فعل دعایی است. |
درس اول |
|
نی، حریف هر که از یاری برید / پرده هایش پرده های ما درید 8 |
8_ نغمه های نی، همدم هر عاشق هجران دیده است و راز او را فاش میکند و برای کسی که جویای معرفت است پرده ها و حجاب ها را از مقابل چشم برمی دارد تا معشوق حقیقی را بببیند. |
درس اول |
|
همچو نی زهری و تریاقی* که دید ؟ 9/ همچو نی دمساز و مشتاقی که دید؟ |
تریاق : پادزهر ، ضد زهر 9_نی هم زهر است و هم پادزهر . در عین درد آفرینی ، درمان بخش نیز هست ( به ظرفیت وجودی افراد بستگی دارد ). |
درس اول |
|
نی حدیث راه پرخون میکند 10 / قصه های عشق مجنون می کند |
10_ نی ، داستان راه خونین عشق را بیان میکند و از قصه ی عشق عاشقانی چون مجنون - که سراسر درد و رنج است -سخن به میان می آورد. |
درس اول |
|
محرم این هوش جز بی هوش نیست / مر زبان را مشتری چون گوش نیست 11 |
حقیقت عشق را هر کسی درک نمیکند ؛ تنها، عاشق ( بی هوش ) محرم است ، همانطور که " گوش " برای ادراک سخنان "زبان" ابزاری مناسب است. |
درس اول |
|
در غم ما روز ها بی گاه شد / روز ها با سوز ها همراه شد 12 |
12- عاشق ، عمرش را با درد و غم عشق سپری میکند و روز ها را با سوز دل به پایان می رساند. |
درس اول |
|
هر که جز ماهی ، ز آبش سیر شد / هر که بی روزی* است ، روزش دیر شد 13 |
بی روزی : بی نوا و درویش ( توضیحات 13 "بی بهره از عشق ") 13- تنها ماهی دریای عشق (عاشق) است که از غوطه خوردن در آب عشق و معرفت سیر نمی شود . هر کس که از عشق بی بهره باشد ، روزگارش تباه و بیهوده می شود. |
درس اول |
|
درنیابد حال پخته هیچ خام 14 / پس سخن کوتاه باید ،والسلام |
14- آن که راه عشق نسپرده ، از حال عارف واصل بی خبر است. |
درس اول |